فلسفنده های جوان

اگر روزی توانستی خوب "فکر" کنی به ما هم یاد بده.

فلسفنده های جوان

اگر روزی توانستی خوب "فکر" کنی به ما هم یاد بده.

ما دانش آموزان مدرسه تخصصی علوم انسانی شرف الدین به سرپرستی معلم خوب فلسفه مون این فضا رو برا مطالبی کاملا فلسفی ولی تقریبا منطقی که می نویسیم ایجاد کردیم.

طبقه بندی موضوعی

۱۲ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

مثال قانون علمی

محمد مهدی جالو:

همانطور که تعریف شد قانون علمی مبین رابطه ی علیت مابین دو پدیده است،نظریات نیوتون را میتوان به"قوانین"نیوتون تبدیل کرد زیرا که در این قوانین پدیده ای(علت)اتفاق میفتد تا دیگر پدیده نیز بوجود بیاید.

همچنین دیگر دلیل محکمی که میتوان این تفاسیر نیوتون را "قوانین علمی"نامید،توانایی تعمیم دادن این ها در شرایط، و مکان و زمان های مختلف میباشد،که بهرحال نتیجه ی یکسانی دارند،پس توصیفات نیوتون،مثالی از"قوانین علمی"می باشند.

تعریف قانون علمی

روح الله اکبری:

قانون علمی  یک اصل نظری است که از واقعیت های خاصی استنتاج شده و  قابل  اعمال  به گروهی معین یا طبقه ای از  پدیده هاست ،که بوسیله گزاره ای که مبین رابطه علیت مابین دو پدیده است ، بیان میشود . قانون علمی ، طبق اصل علیت ، بیان میدارد که بین علت و معلول رابطه ضروری وجود دارد ، و در صورت وقوع پدیده ای ( علت ) ، پدیده دیگر ( معلول ) نیز بوجود  خواهد آمد . 

 طبق تعریف دیگر ، قانون علمی یا تجربی عبارت از گزاره ای است که بر حسب مجموعه ای از شرایط ( زمان ، مکان ، درجه حرارت ، فشار  و غیره ) بر مبنای مشاهده و آزمایش ( استقراء ) تدوین و تعمیم یافته است . انطباق یا سازواری  قانون  با شرایط باید مشخص باشد ، و حد و مرز  ( demarcation )قانون باید به دقت تعیین شود . بدین معنا که قانون در کجا و تحت چه شرایطی اعتبار خود را از دست میدهد .

قانون گزاره عمومی است که تا زمانی که بوسیله واقعیت عینی خلاف ادعای آن به اثبات نرسیده باشد ، تحت شرایط معین مربوطه غیر قابل تغییر است . قانون باید ساده، مطلق ، تحقیق پذیر همگانی و منطبق با واقع بوده و عمومیت داشته باشد .

آزمون نهایی فلسفه، نمونه سوالات

نقش علیت در علم چیست؟

اولین نقش علیت در قانون است. از آنجایی که در تمامی قوانین علوم(تجربی) این اصل بنای قوانین علمی است و قوانینی که این اصل را رعایت نکرده باشند از اعتبار ساقط اند.

تبیین عقلانی چیست؟

تبیین به معنای شرح و عقلانی یعنی هر آن چیزی که مربوط به عقل است.

اما این عبارت آنجایی مهم میشود که فلسفه در نزد مردم اینگونه تلقی میشود. میدانیم که میان فلسفه فیلسوفان و تعریف فلسفه نزد مردم تفاوت زیادی وجود دارد.

اما این که چرا عام مردم فلسفه را اینگونه میشناسند؛ می تواند از این اصل که فلسفه بر پایه ی منطق(عقل) بنا شده، نشئت گرفته باشد.

نقش قاعده علیت در علم

در شرایطی ثابت،تغییر شرایط نخواهیم داشت مگر اینکه چیزی باعث آن شود.به عنوانم مثال واکنش پتاسیم با آب در زمانی باعث شعله ور شدن میشود که در کنار هم در محیطی قرار بگیرند.در نتیجه خواهیم دید که علت این شعله ور شدن واکنش آب و پپتاسیم میباشد.

نقش قاعده علیت در فعالیت‌های علمی

فیزیک نیوتونی برپایه سه اصل استوار است. این سه اصل می‌توان اینگونه شرح داد:
۱)اگر جسمی ثابت باشد یا با سرعت ثابتی حرکت کند، تا هنگامی که نیرویی به آن وارد نشود در همان وضعیت می‌ماند. یا علت تغییر وضعیت جسم اعمال نیرو است.
۲)F=ma
3)هرعملی، عکس العملی دارد. یا علت عکس العمل عمل است.
می‌بینیم که در دو اصل اول و سوم قاعده علیت نقش اساسی بازی می‌کنند.

معنای لفظ فلسفه در ...

صفحه ی 3 کتاب:

((وقتی که یک نوجوان به سن بلوغ میرسد و نماز و روزه به او واجب میشود،معمولا از والدین یا معلم خود سؤال میکند که فلسفه نماز و روزا چیست؟....))

منظور از فلسفه در جمله ی مذکور دلیل میباشد،یعنی میتوان کلمه ی "فلسفه را مساوی با "دلیل و چرایی" از نظر معنایی مساوی قرار داد،و تقریبا در چنین موضوعاتی همانند نماز و روزه معنای مضاعفی نمیتوان از این کلمه برداشت کرد.

حال به عبارت"فلسفه ی مرگ"بیندیشید.آیا فقط منظور از فلسفه ی مرگ،دلیل و چرایی میباشد؟

خیر.به موارد دیگری نیز اشاره دارد مثل غایت مرگ،هدف آن و همچنین چگونگی آن.پس فرق بکار بردن واژه ی فلسفه را در موارد متفاوت شاهد بودیم که گاه حتی میتوان استفاده ی آن را در برخی موارد نادرست دانست،یعنی زمانی که درجایگاه استفاده شده به معنی "تبیین عقلانی"نمیباشد،

م.ج فلسفه چیست؟

این مطلب توسط محمدمهدی جالو نوشته شده است


متن اولیه:

فلسفه را میتوان علم درک و اندیشه درباره ی جزئیات و اساس علوم تعریف کرد.این علم،دانش نظریات و استدلال ها می باشد،یعنی میتوان چگونگی ثابت شدن آن هارا

دانست و بر اساس واقعیت و شناخت جهان به پرسش های بوجود آمده ی خود پاسخ دهیم.

عبارتی که ذهن انسان را معمولا با شنیدن کلمه فلسفه بر می انگیزاند،این است که فلسفه یعنی توانایی فهم دلایل هر نتیجه ای،که فردی که این توانایی را دارد فیلسوف مینامیم،این دانش نیز میتواند به معنی توجه به تفاوت ها و شباهت ها بین هرچیزی دانست.


نظرات:

1.منظور از شباهات و اختلاف ها بین چیز ها چیست؟

2.پیدا کردن نتیجه چه چیزی؟


متن تصحیح شده:

فلسفه درکل توانایی و علم دانستن دلایل هر فعلی و هر وجودی میباشد. اختلاف ها بین هر چیزی یعنی دلایلی که میتوان با آن ها دو چیز را از هم دیگر متمایز کرد،و با بررسی آن ها میتوان فلسفه را فهمید،که به افراد محقق این علم فیلسوف میگویند.

انسان در هر حوزه ای که فعالیت میکند یکسری پیش فرض ها را در ذهن دارد که در آن حوزه ی فعالیتیش پذیرفته شده و لازم اند اما درستی آن پیش فرض ها در حوزه ی دیگری بررسی می شود. مثل علم فیزیک که بر اساس پیش فرضهایی که در علم ریاضی بررسی شده استوار است.

مثال سیدمحمد سیدمحسنی:

1- کشاورزی که بذر را کشت می دهد و به آن آب می دهد، پیش فرض رشد کردن بذر بر اثر کاشتن و آب دادن را دارد ولی آن را بررسی نمی کند بلکه علم تجربی (چه در فضای آکادمیک چه غیر از آن) آن را بررسی میکند.
2- قوه قضاییه بر اساس قوانین بر عملکرد دولت و مردم نظارت می کند ولی قوانین را قوه ی مقننه می سازد.

مثال روح الله اکبری:

1برق کاری که سیم کشی برق میکند به اینکه چگونه الکترون ها موجب روشنایی میشوند کاری ندارد و این موضوع را بررسی نمیکند.