چیستی فلسفه
- پنجشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۵۴ ب.ظ
- ۰ نظر
متن یک:
یکهو در این دنیا پیدا میشویم و از همهجا بیخبر. از همان اول همه چیز برایمان گنگ است. چرا این اینطور میشود؟ چرا آن آنطور میشود؟ و مغزمان پر است از این پرسشها.به علت ذاتمان درون این جهان به دنبال معنی و چیزی والاتر میگردیم. اما کم کم بزرگ میشویم و سوالاتمان را فراموش میکنیم یا به آنها عادت میکنیم. اما گروهی هستند که به دنبال جواب این پرسشها میگردند و آن گروه فیلسوفها(در معنای عام) هستند. فلسفه علامت سوال گذاشتن بر هرچیز و به دنبال پاسخ آن گشتن است. فلسفه از ظواهر جلوتر میرود و سعی میکند ارتباطات و معنانی را کشف کند. فلسفه در ذات خود پرسشگر و شکاک است و هرمعنیای که برایش در نظر بگیریم هم دچار پرسش میکند. فلسفه علم چیستیهاست و سوال فلسفه چیست هم در برمیگیرد و هرپاسخی که داشته باشد باز هم به پرسشگری و شکاکی فلسفه دچار میشود.
نظرات:
-انسان بهعلت ذات خود دنبال معنی است و اینکه برای رسیدن به این هدف همه چیز را زیر سوال ببرد(حتی تعریف خود فلسفه را) نه تنها کمکی به پیدا کردن معنا نمیکند بلکه زندگیش را بیمعنا تر میکند
متن دو:
انسانها دارای ذات معناگرایی هستند و همواره به دنبال کشف معنایی برای جهان میگردند اما به علت سختی کشف و پیدا کردن معنای این جهان معمولن به معناهایی که دیگران به زندگی نسبت دادهاند پناه میبرند. اما دو قشر اینکار را نمیکنند یکی کودکان و یکی فیلسوفان(در معنای عام). فیلسوفان و کودکان دائم پرسشگری میکنند و مفاهیم موجود را دچار شک میکنند و آنها را میسنجند. اگر درست بود قبول میکنند و اگر درست نبود خود به دنبال کشف معنی این جهان بر میآیند.
فلسفه در ذات خود پرسشگر و شکاک است و هر تعریفی که برایش در نظر بگیریم خود محل پرسش فلسفه میشود. هرپاسخی که به فلسفه چیست میدهیم درون خود نگاه فلسفی ما را دارد و نمیتواند تمام فلسفه را شامل شود. میتوان تعریف کلی تلاش انسان برای رسیدن به یک معنا را جواب فلسفه چیست در نظر بگیریم چون حتی برداشت بیمعنا و نظم بودن جهان نیز خود معنایی برای این جهان به ارمغان میآورد.
- ۹۴/۰۷/۰۹